دیر بشه دروغ نمیشه!
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۳۹۷۳۹
خبرگزاری فارس، خمام، فاطمه احمدی: شاید برای خیلیها آغاز سخت باشد. اینکه نمیدانی قرار است با تصمیمی که برای آغازِ یک کار میگیری به کجا برسی و ادامه این راه به کجا ختم میشود قطعاََ سخت است. آزمایشی است که نتیجه آن مشخص نیست. برای همین است که همیشه برخی تصمیمات مهم را به بعد یا همان شنبه معروف موکول میکنیم!
حالا فکرش را بکن، از آن شروعی که باید سالها گذشته باشد و تو مشغولِ روزمرگی زندگی شده باشی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خلاصه هزار و یک فکری که به سر آدمی میزند و هزار و یک جوابی که خودش به خود میدهد، برای آن افکار و سؤالاتی که عین خوره ذهنش را میخورد. حالا در این گیر و دار، در این تردیدِ آری یا نه، به چه نتیجهای میرسد مهم است. شروع میکند یا بیخیالش میشود مهم است. اصلاََ حالا که وقتش نیست آیا شروع به نفعِ آدمی است؟ یا به ضررش؟ یا اصلاََ بود و نبودش توفیری نمیکند؟
در زندگیام، آدمهای زیادی را دیدهام. آدمی که به اجبار خانواده ازدواج کرده است. آدمی که با عشق و بدون رضایت خانواده ازدواج کرده. آدمی که رشتهای که خانوادهاش میخواستند را دنبال کرده. آدمی که درس را رها کرده و از نوجوانی وارد بازار شده. آدمی که حسرت میخورد. آدمی که خوشحال است از تمام انتخابهایش. خلاصه که هر آدمی قصهای دارد و اغلب به دنبال قصه تازهتری است. چرا که غالباََ به قول معروف: «مرغ همسایه برای همه غاز است!» همیشه آدمی به دنبال کمال است و گمان میبرد دیگری به کمالی رسیده که خودش نه! بنابراین، همواره در تلاش برای یافتن راهی نو و دریچهای تازه برای رسیدن به موفقیت است.
حالا در این میان کسانی هستند که همواره مینگرند به کمال و موفقیت دیگران و شاید با خودشان هم بگویند: «خوش به حالِ فلانی، هم درسش رو به موقع خوند، هم به موقع ازدواج کرد و بچهدار شد، کار و بارش هم که رو به راهه، دیگه چی میخواد از این زندگی؟» اما آدمی هیچگاه نمیتواند و نباید از روی ظواهر زندگی دنیایی دیگری، خودش و جایگاهش را قیاس کند. زندگی و حیات آدمها بسته به موقعیتِ آنها در دنیا تعریف میشود.
بله خب گاهی هم قیاس برای رشد و تلاشِ بیشتر، برای انگیزه گرفتن و پشتکار بیشتر لازم که نه ضروری است. اما نگریستن و بلند نشدن برای تلاش و تنها حسرت اینها را خوردن و با خود گفتن که: «دیگه از ما گذشته، به موقعش باید به فکر میشدیم حالا دیگه فایده نداره ...» جملهای الهی نیست. تماماََ از جانب شیطان است. آدمی حتی دیر هم میتواند شروع کند. میتواند به آرزوها، اهداف و خواستههایش برسد. فقط کافیست که بخواهد. به قول معروف: «دیر بشه که دروغ نمیشه!»
خلاصه که باید ایستاد. باید بلند شد و ادامه داد. درس خواندن نباید هدف باشد. ازدواج نباید هدف باشد. شغل نباید هدف باشد. اینها همه و همه وسیلهای در راستای رسیدن به هدف والاتر هستند. هدفی که باید برای همه آنها همه چیز را حتی اسماعیلت را قربانی کنی!
غلامرضا صادق معافی خمامی/ از تصمیمش برای ادامه تحصیل راضی است
حالا اینجا در حوالی خودمان، در نخستین روز از بهار ۱۳۳۸ مردی در شهرستان خمام متولد شد که شاید تا همین چند سال پیش فکر میکرد: «خب حالا که شده» خب حالا باید به همین منوال بگذرد. خب حالا از او گذشته. آقا غلامرضا خادم مسجد جامع شهرستان خمام است که شاید قریب به ۱۵ سال به این شغل شریف مشغول است.
غلامرضا صادق معافی خمامی که اصرار داشت نامش را کامل بگوید، در سال ۱۳۶۰ مدرک دیپلم خود را گرفت. چیزی حدود ۴۲ سال پیش. آن طور که خودش تعریف میکند؛ زمان انقلاب پدرش نگهبان شهر بود و او به همراه برادرانش در حفاظت از شهر با پدر کمک میکردند. پس از آن به دنبال مشاغل ساختمانی رفت و قریب به ۲۰ سال در این حرفه فعالیت کرد.
اما این پیرمرد خمامی وقتی در سال ۶۰ مدرک دیپلمش را گرفت با اینکه بسیار مشتاق رفتن به دانشگاه و ادامه تحصیل بود به دلیل مشکلات مالی نتوانست به این آرزو دست پیدا کند. از این رو تسلیم و به کار کردن مشغول شد. آقا غلامرضا حتی ازدواج هم نکرد و سالهای سال به همراه پدر و مادرش روزگار گذراند.
با اینکه هم علاقه به تحصیل و هم علاقه به ازدواج داشت اما آقای صادق، همانطور که از نام خانوادگیاش پیداست با صداقت گفت: «راستش چندباری برای ازدواج اقدام کردم اما موفق نشدم تا اینکه ۱۵ سال پیش با وساطت یکی از همسایهها با همسرم آشنا شدم. مادرم خیلی دوست داشت عروسش معلم قرآن باشه و الان همسرم با دانش قرآنی که دارد هفتهای یکبار جلسه قرآن برگزار میکند.»
او هرگز تسلیم روزگار نشد
از آنجایی که آقا غلامرضا دیر ازدواج کرد، فرزندی نصیبش نشد اما او امیدش را به زندگی و ادامه آن با همسرش از دست نداده و برای پیموندن این مسیر ۲ نفره، راه دیگری را در پیش گرفته است. او تصمیم گرفت رؤیای جوانیاش را با کمک کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان خمام دنبال کند. او بالآخره امسال یک دانشجو شد. اکنون آقای صادقِ ۶۵ ساله خمامی دانشجوی ترم اول تربیت بدنی در دانشگاه آزاد انزلی است و مشغول امتحانات ترم یک در این دانشگاه است.
شاید جالب و اندکی عجیب باشد که کسی در این سن و سال با این همه سختی که در زندگی کشید چرا حالا سختی تحصیل را به دوش میکشد. اما آقا غلامرضا حتی دلش میخواست به دلیل تجربهای که در کار ساختمانی دارد رشته مهندسی عمران بخواند اما خب نشد و حالا در حال تحصیل در رشته تربیت بدنی است که البته در آن هم سررشته دارد و همیشه به ورزش علاقه داشت.
هیچوقت برای شروع دیر نیست
اوایل برخی مخالف ادامه تحصیل او بودند حتی همسرش هم مخالفت میکرد اما او از رؤیای جوانیاش دست بردار نبود و حتی عمده دلیلی که او را برای ادامه تحصیل مصمم میکرد را خودش این گونه تعریف میکند: «دوست دارم روابط عمومی بهتری داشته باشم و بتوانم ارتباط خوبی با همسرم، حتی خواهر و برادرهایم برقرار کنم، آدم اینجور جاها یاد میگیرد چطور با بقیه حرف بزند و ارتباط برقرار کند.»
آقا غلامرضای ۶۵ ساله هنوز علاقه به کسب علم و دانش دارد. این شعار نیست حرفهای از ته دل پیرمردی است که شاید تلخی ایام اجازه نداد در جوانی آنطور که باید و آن طور که دوست داشت زندگی کند اما او تسلیم نشد و به برنامههایی که در ذهنش بود قول رسیدن داد. او دوست نداشت حالا که سن بازنشستگی را میگذراند و فرزندی هم ندارد، اوقافتش را به قول خودش به بطالت بگذراند پس تصیمیم گرفت دوباره شروع کند.
پیرمرد دانشجوی ترم یکی ما هنوز خانهای از خودش ندارد و با اینکه از نظر اقتصادی شرایط مساعدی ندارد اما آن اُمیدی که باید در وجودش برای ادامه حیات جوانه بزند را عمیقاََ احساس میکند و برای رسیدن به آنچه برایش انگیزه دارد تلاش میکند و میگوید: «قبلاََ از مرگ میترسیدم، میخواستم بفهمم این مرگ چیست که همه ازش هراس دارند؟ اما الآن وقتی در پایان هر نماز از خدا میخواهم من را در زمره شهیدان قرار دهد دیگر هیچ ترسی از مرگ ندارم.»
به گمانِ من، آنچه اهمیت پیدا میکند: اُمید است. انگیزهای است که درونِ آدمی رشد میکند. همیشه هم هدف مهم نیست. شاید هدف از اهمیت بالایی برخوردار باشد اما اِمید، به تصمیمِ آدمی روح میبخشد. رنگ میدهد به زندگی. شاید هدف از تحصیل برای یک جوان هدفی برای رسیدن به شغل مهمی باشد. اما برای دیگری اُمیدی برای ادامه حیاتی اجتماعی و پرنشاط. اینکه کدامش اهمیت بیشتری پیدا میکند و کدام ارزشمندتر است جای بحث نیست اما قطعاََ آدم دومی سرزندهتر و شادابتر تحصیل میکند.
پایان پیام/۸۴۰۰۷
منبع: فارس
کلیدواژه: خمام پیرمرد دانشجو آقا غلامرضا ادامه تحصیل برای ادامه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۳۹۷۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یکبار دیگر کنکور ویرانگر!
بسیاری طی سالهای گذشته با دلایل منطقی یا گاهی غیرمنطقی سعی داشتند با کنار زدن غول کنکور شرایط تحصیلات دانشگاهی را برای عموم آیندهسازان کشور مهیا کنند، اما مافیای کنکور قدرتمندتر از آن بود که زور کسی یا حتی ارگانی به آن برسد، اما امروز شاهد آن هستیم که اطمینان نداشتن از آیندهای روشن، به حریف قدرتمندی برای مافیای کنکور تبدیل شدهاست.
و باز هم کنکور! این غول بیشاخ و بیدم انگار قرار نیست بمیرد. هر سال با مصوبات عجیب و غریب، جان تازهای هم میگیرد. حالا چند وقتی میشود که این کنکور، سالی دو بار صدها هزار قربانی میگیرد؛ خب فربهتر هم میشود! مافیای هزارتوی این غول بیشاخ و بیدم یکبار در هفتههای منتهی به بهار و یک بار هم در هفتههای منتهی به تابستان، میلیاردها تومان پول میبلعد و یک دوغ گازدار هم رویش! داوطلبان بیچاره هم که دیگر چارهای جز کنکور دادن ندارند، اعتراض خود را به شیوههای دیگری بروز میدهند؛ یا ثبتنام میکنند و سر جلسه حاضر نمیشوند، یا سر جلسه حاضر میشوند و انتخاب رشته نمیکنند، یا انتخاب رشته هم میکنند و به دانشگاه نمیروند! این بلبشوی ناتمام، حالا حواشی به روز شده و دیگری هم دارد.
نوبت اول کنکور ۱۴۰۳ در حالی با فراز و نشیبهای بسیار تمام شد که هنوز مشخص نیست چه تعداد از حاضران در این آزمون آینده خود را روشن میدانند.
تنها دو، سه ساعت کافی بود تا دانشآموزانی که ۱۲ سال به امید تحصیل در یک رشته مناسب دانشگاهی جهت آیندهای متفاوت پشت میز کنکور نشستهبودند، دریابند رسیدن به یک آینده روشن همراه با تحصیلات عالیه اصلاً شبیه آن چیزی نبود که تصور میکردند. سختی راه، بسیاری را در همان گام نخست دلزده کرد. شاید به همین دلیل است که هر ساله تعداد زیادی از متقاضیان بعد از عبور از غول کنکور قید تعیین رشته را هم میزنند و مسیر دیگری برای خود باز میکنند.
سالهاست که وعده حذف کنکور، زندگی دانشآموزان را متلاطم کرده، خصوصاً قشر ضعیف که آینده خود را در تحصیلات عالیه دانشگاهی میبینند، اما مافیای کنکور سالهاست بسیاری از آنها را زیر پای خود له میکند. حال آنکه قشر متوسط و قوی به دلیل آموزشهای با کیفیت بالا یا فرصت حضور در کلاسهای متعدد ضربه کمتری در این خصوص میخورند. هر چند که در بین این قشر نیز بسیاری به کسب و کار خانوادگی میپردازند و تحصیلات دانشگاهی برای آنها تنها به معنای داشتن مدرک است و بس، که بدون داشتن این مدرک هم آینده مبهم و تاریکی را پیش روی خود نمیبینند. ضمن اینکه افراد متمول شرایط حضور در دانشگاههای مطرح را هم دارند.
به نظر میرسد بسیاری از داوطلبان خصوصاً کنکور اولیها به رغم مشاهده تجربیات تلخ دیگران همچنان با امید به آینده اقدام به ثبتنام میکنند، اما پرواضح است که امید بسیاری از آنها حتی قبل از نشستن پشت میز کنکور و دست گرفتن برگههای این آزمون دشوار ناامید میشود. ریزش پلکانی متقاضیان از ثبتنام تا حضور در دانشگاه هیچ توجیه منطقی دیگری نمیتواند داشته باشد، جز اینکه دیگر کنکور برای داوطلبان به معنی رسیدن به آینده بهتر نیست.
نوبت اول کنکور به پایان رسید
نوبت اول آزمون سراسری ۱۴۰۳ برای داوطلبان چهار گروهآزمایشی علوم ریاضی، فنی و علوم انسانی، زبانهای خارجی و هنر روز پنجشنبه ۶ اردیبهشت ماه جاری در دو نوبت صبح و عصر برگزار شد.
دومین و آخرین روز نوبت دوم کنکور نیز با شرکت بیش از نیم میلیون (۵۰۱ هزار) داوطلب در گروه آزمایشی علوم تجربی از ساعت ۸ صبح جمعه ۷ اردیبهشت ماه در ۴۱۲ شهر، ۶۲۴ حوزه اصلی و هزارو۹۹۳ حوزه فرعی آغاز و تا ظهر ادامه داشت.
در این آزمون در مجموع یک میلیون و ۱۵۲ هزار و ۵۱۸ داوطلب ثبتنام کردهاند که ۶۳ درصد آنها زن و ۳۷ درصد مرد هستند. در آزمون اختصاصی پذیرش دانشجو- معلم نیز ۶۶۰ هزار و ۳۹۳ نفر ثبتنام کردهاند که از این تعداد ۶۶ درصد زن و ۳۴ درصد مرد هستند.
گروه علوم تجربی با بیش از ۵۰۱ هزار داوطلب و گروه علوم ریاضی با بیش از ۱۲۸ هزار داوطلب بیشترین و کمترین تعداد داوطلبان در میان گروههای آزمایشی اصلی را به خود اختصاص دادهاند.
مافیای قدرتمند
بسیاری طی سالهای گذشته با دلایل منطقی یا گاهی غیرمنطقی سعی داشتند با کنار زدن غول کنکور شرایط تحصیلات دانشگاهی را برای عموم آیندهسازان کشور مهیا کنند، اما مافیای کنکور قدرتمندتر از آن بود که زور کسی یا حتی ارگانی به آن برسد، اما امروز شاهد آن هستیم که اطمینان نداشتن از آیندهای روشن، به حریف قدرتمندی برای مافیای کنکور تبدیل شدهاست.
بسیاری خیلی زود تکلیفشان را با خودشان یکسره میکنند، یعنی تنها استرس گام نخست را به جان میخرند و بعد از گرفتن کارت، قید ادامه کار را میزنند. تصمیمی که هم خود شخص و هم خانواده و اطرافیانش را از یک استرس سخت دور میکند. استرسی که طی دو روز گذشته میشد به وضوح در چهره خانوادههایی دید که پشت در محل برگزاری آزمون مستقر شدهبودند.
اما بهزعم برخی کارشناسان تلخترین تصمیم را آنهایی میگیرند که در مرحله اول آزمون شرکت کردند، اما خیلی زود متوجه میشوند در رقابت با آنها که در مدارس غیرانتفاعی و تیزهوشان درس خواندند کوچکترین شانسی ندارند. یا اگر هم داشتهباشند آنقدر کم است که ارزش تحمل ادامه این استرس و تنش را ندارد. این عده گویی با دنیای متفاوت بعد از کنکور آشنا میشوند، دنیایی که رسماً آنها را پس میزند، به همین دلیل ضربهای که این عده میخورند به مراتب بیشتر از آنهایی است که قبل از ثبتنام یا بعد از گرفتن کارت قید کنکور و دانشگاه رفتن را میزنند.
دستگیری متقلبان
برگزاری کنکور، اما حواشی دیگری نیز به دنبال داشت، مثل تقلب. بر اساس اعلام محمدحسین حاجیلو، رئیس شورای حفاظت آزمون سراسری با اعلام اینکه داوطلبانی به تعداد کمتر از انگشتان دست که در آزمونهای پنجشنبه ابزار ممنوعه به همراه داشتند، شناسایی شدند، گفت: «یکی از این داوطلبان که در دقایق ابتدایی آزمون اقدام به تهیه یک صفحه عکس از دفترچه کردهبود، پس از پنج دقیقه دستگیر شد و پس از آن هم سه نفر در دو شهرستان متفاوت ابزار ممنوعه به همراه داشتند که قبل از هرگونه اقدامی بلافاصله دستگیر شدند و هر چهار نفر به منظور شناسایی سرشبکههای مجرم و کلاهبردار تحویل مراجع انتظامی شدهاند و قطعاً سازمان سنجش آموزش کشور به عنوان شاکی پیگرد قضایی متخلفان را دنبال خواهد کرد.»
محرومیت یک تا ۱۰ سال از تحصیل در انتظار داوطلبان متخلف
تقلب در کنکور و دستگیری چند نفر از داوطلبان کنکور این شائبه را ایجاد کرده که آیا تقلبهای دیگری هم صورت گرفته که از چشم مسئولان دور ماندهباشد. همچنین سؤال دیگری که مطرح شده این است که چه مجازاتی برای این متخلفان درنظر گرفته میشود. در این رابطه عبدالرسول پورعباس، رئیس سازمان سنجش کشور گفت: «امسال چهار مورد تخلف در آزمون سراسری از سوی داوطلبان گزارش شده، سال گذشته این رقم حدود هزار مورد بود، امسال با استفاده از تجهیزات ضریب تخلفات کاهش داشتهاست. بسته به میزان تخلف داوطلبان بین یک تا ۱۰ سال از تحصیل محروم خواهند شد و کسانی که داوطلب نیستند، علاوه بر جریمه نقدی از سوی مقامات قضایی بین یک تا پنج سال زندان مواجه خواهند شد.»
برگزاری مجدد کنکور برای سیلزدهها
یکی دیگر از موضوعات پیش آمده در برگزاری کنکور نوبت اول، وقوع سیل بود که اجازه حضور تعدادی از داوطلبان را در محل برگزاری آزمون نداد. روز گذشته، پورعباس به دانشگاه امیرکبیر رفت و تأکید کرد؛ آزمون دیروز با موفقیت برگزار شد، با وجود تلاش ارتش و نیروهای مسلح برای ایجاد شرایط به منظور حضور داوطلبان در حوزه آزمون، حدود ۵۰ نفر از داوطلبان از شهرستان زیرکوه و حاجی آباد از توابع خراسان جنوبی به دلیل سیل از آزمون جا ماندند، اما این نوید را به داوطلبان استان خراسان جنوبی و حاجیآباد خواهم داد که آزمون اختصاصی فرهنگیان و سراسری را ظرف دو هفته آینده برگزار خواهیم کرد.
آرزوی برگزاری کنکوری عادلانه
قرار بود کنکور فرصتی باشد برای دستیابی آینده بهتر. این همان دلیلی بود که دانشآموزان را ترغیب به تحصیل میکرد. خصوصاً قشر ضعیف جامعه که تنها راه نجاتشان را در تحصیل میدیدند، اما تبعیضها حتی کنکور را هم شامل شد و حالا، این غول بیشاخ و دم را تنها کسانی میتوانند از سد راه کنار بزنند که توانش را داشتهباشند. کیست که نداند این توان تنها توان مالی است و بس.
حال آنکه اگر کنکور عادلانه برگزار میشد، قطعاً به نفع طبقات پایین و حتی جامعه بود، چراکه قشر متمول میتواند به راحتی و حتی بدون کنکور گلیم خود را از آب بیرون بکشد، اما قشر ضعیف تنها شانسش کنکور است. حال کار سختی نیست تصور جامعهای که قشر ضعیف آن فرصت تحصیل را نداشتهباشد، جامعهای که بیتردید بزه و هرج و مرج میتواند حرف اول را در آن بزند؛ چراکه فرصت تحصیل از آیندهسازانش خواسته یا ناخواسته گرفتهشدهاست؛ فرصتی که تنها عدهای به دلیل داشتن توان مالی خوب، میتوانند از آن بهره ببرند و چه بسا در این بین استعدادها و تواناییهای بسیاری که میتوانست به واسطه عبور از کنکور و رسیدن به صندلیهای دانشگاه شکوفا شوند قبل از شکوفایی پرپر شود؛ اتفاقی که دود آن به طور مستقیم به چشم جامعه و کشور میرود، این بار، اما بدون تبعیض، چراکه اینبار فقیر و غنی با هم ضربه میخورند و این نتیجه یک روند نادرست شاید فقط در طراحی سؤالات کنکور باشد.
منبع: روزنامه جوان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی